مقدمه ای بر پردازش حسی

پردازش حسی، شامل ثبت و تنظیم و سازماندهی درونیِ داده های حسی است، بطوری که انسان را قادر میسازد تا بدرستی به درخواست های محیطِ اطراف واکنشِ انطباقی نشان داده و بنابراین، بطور معناداری، در امور روزمره مشارکت کند.
پردازش حسی به عنوان يك فرایند درونیِ مرتبط با سیستم عصبی در نظر گرفته مي شود که به انسان کمک میکند تا دادههای حسی را هم از محیط (دادههای بينايي، شنیداری، بویایی و چشایی) و هم از درون بدن خود (لمس، حرکت و گيرنده هاي مفصلی) دریافت، سازماندهی و ادراک کند و بنابراین شخص را قادر میسازد تا بداند که چگونه به درخواستهای محیط، واکنش نشان دهد.
گذشته از این، وجود یک پردازش حسیِ کارآمد، ضروری است تا بتوان بطور كامل در فعاليت هاي روزمره مشارکت داشت و آنطور که بایسته است در فعالیتها و نقش هاي روزمره مشارکت داشت.
هر فرد بسته به آستانهی سیستم عصبی، واکنش های متفاوتی نسبت به دروندادهای حسی نشان میدهد. اگر فرد دارای “آستانهی پایین” باشد، ممکن است بلافاصله به دروندادهای حسی، واکنش نشان دهد که آنرا بيش واكنشي مینامیم. در سوی دیگر ممکن است این واکنش، زمان زیادی طول بکشد که در این صورت آنرا كم واكنشي مینامیم. کودکانی که در دستهی اول جای میگیرند از حضور در موقعیت هایی که دروندادهای حسی را افزایش دهد، اجتناب میورزند و کودکانی که در دستهی دوم هستند تمایل دارند تا در معرض دروندادهای حسی قرارگیرند. الگوهای اصلی واکنش های آستانه بالا و پایین نسبت به دروندادهای حسی عبارتند از:
جستجوی حسی: مثلاً ممکن است هر چیزی را لمس کند.
اجتناب حسی: گوشه گیری، اجتناب از تحرک، بالارفتن و … اجتناب از لمس اشیاء، شلختهکاری و … .
حساسیت حسی: حساسیت بیش از حد نسبت به صدا و یا لمس اشیاء و به آسانی برانگیخته می شوند. افراد ممکن است نسبت به یک درونداد حسی، آستانه پایین و نسبت به یک درونداد حسی دیگر، آستانه بالا داشته باشند. مثلاً شخصی را در نظر بگیرید که با سر و صدای زیاد، تمرکز خود را از دست میدهد اما نسبت به فزونی رنگ ها و بهم ریختگیهای بینایی بیتوجه است.